English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8145 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perjured U سوگند دروغ خورده دروغی داده شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
perjurer U کسی که سوگند دروغ می خورد یا شهادت دروغ میدهد
false oath U سوگند دروغ
manswear U سوگند دروغ خوردن
to swore falsely U سوگند دروغ خوردن
perjuring U سوگند دروغ خوردن
perjures U سوگند دروغ خوردن
forswear U سوگند دروغ خوردن
forswears U سوگند دروغ خوردن
forswearing U سوگند دروغ خوردن
to forswear oneself U سوگند دروغ خوردن
perjure U سوگند دروغ خوردن
forsworn U سوگند دروغ یاد کرده
perjury U سوگند شکنی گواهی دروغ
they are sworn frends U بیکدیگر سوگند دوستی خورده اند
swears U سوگند خوردن قسم یاد کردن سوگند دادن
swear U سوگند خوردن قسم یاد کردن سوگند دادن
fibbing U دروغ در چیز جزئی دروغ گفتن
fibbed U دروغ در چیز جزئی دروغ گفتن
rouser U دروغ شاخدار دروغ خیلی بزرگ
fib U دروغ در چیز جزئی دروغ گفتن
fibs U دروغ در چیز جزئی دروغ گفتن
perjury U قسم دروغ گواهی دروغ
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
untruly U دروغی
phony U دروغی
lyingly U دروغی
false U دروغی
mendaciously U دروغی
irreligion U دین دروغی
pseudo prophet U پیغمبر دروغی
bravado U دلیر دروغی
factitious U غیرطبیعی دروغی
dummy message U پیام دروغی
crocodile tears U اشک دروغی
sciamachy U جنگ دروغی
shams U دروغی ریاکاری
spuriously U بطور دروغی
quack U دروغی ساختگی
he f.stated that U دروغی گفت که
sham U دروغی ریاکاری
quacks U دروغی ساختگی
quacking U دروغی ساختگی
quacked U دروغی ساختگی
sciomachy U جنگ دروغی
pretends U دروغی اقامه کردن
feints U نمایش دروغی تظاهر
feinting U نمایش دروغی تظاهر
collogue U موافقت دروغی کردن
invention of a false story U جعل داستان دروغی
feinted U نمایش دروغی تظاهر
sham fight U جنگ مشقی یا دروغی
sham marriage U عروسی ساختگی یا دروغی
idol U خدای دروغی مجسمه
feint U نمایش دروغی تظاهر
pretend U دروغی اقامه کردن
pretending U دروغی اقامه کردن
idol U وابسته به خدایان دروغی وبت ها
misbrand U مارک یا علامت دروغی گذاردن
dummy U دروغی تقلبی موضع فریبنده
dummies U دروغی تقلبی موضع فریبنده
parallels U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searches U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
adjuration U سوگند
sacraments U سوگند
attestation U سوگند
oaths U سوگند
oath U سوگند
sacrament U سوگند
tail U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tails U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
taking an oath U اتیان سوگند
to administer U سوگند دادن
to lift one's hand U سوگند خوردن
take oath U سوگند یادکردن
to take an oath U سوگند خوردن
up my conscience U به وجدانم سوگند
odd U :سوگند ملایم
upon my honor U به شرافتم سوگند
administering an oath U سوگند دادن
upon my world U بشرافتم سوگند
swearing in U سوگند دادن
swearing-in U سوگند دادن
take an oath U سوگند خوردن
oddest U :سوگند ملایم
odder U :سوگند ملایم
od U سوگند ملایم
to swear an oath [on, to] , to take an oath [on; to] U سوگند خوردن [به]
administrations U سوگند دادن
administration U سوگند دادن
swear by U سوگند خوردن به
oath of allegiance U سوگند وفاداری
swearing formula U سوگند نامه
gar U سوگند ملایم
swearings-in U سوگند دادن
abstention from taking an oath U نکول سوگند
adjure U سوگند دادن
loyalty oath [American E] U سوگند وفاداری
affidavits U سوگند نامه
abjuring U سوگند شکستن
by god U سوگند بخدا
swearing U اتیان سوگند
by g U به جرجیس سوگند
abjures U سوگند شکستن
abjured U سوگند شکستن
abjure U سوگند شکستن
Hippocratic oath U سوگند بقراطی
admirster an oath U سوگند دادن
adjurer U سوگند دهنده
swears U سوگند خوردن
swear U سوگند خوردن
abjeure U با سوگند ترک کردن
abjurer or abjuror U سوگند شکن ترک
sanctions U فتوای کلیسایی سوگند
to perjure oneself U سوگند شکنی کردن
put a person on his oath U کسی را سوگند دادن
to lift one's hand U دست به سوگند برداشتن
attested U سوگند یاد کردن
to swear by all that is sacred U بمقدسات عالم سوگند
wager of law U تبری جستن با سوگند
sanctity of an oath U حرمت سوگند یا قسم
official oath U سوگند قانونی یا رسمی
sanctioning U فتوای کلیسایی سوگند
god-awful U سوگند - قسم - برایبیانبدیونامطبوعبودنچیزی
attest U سوگند یاد کردن
goddammit U سوگند - قسم - برایبیانناراحتیوعصبانیت
attesting U سوگند یاد کردن
to swear like a trooper U زیاد سوگند خوردن
sanction U فتوای کلیسایی سوگند
sanctioned U فتوای کلیسایی سوگند
to keep an oath inviolate U نقض نکردن سوگند
swear on U سوگند به چیزی خوردن
attests U سوگند یاد کردن
goddamn U سوگند - قسم - برایبیانهیجانوعصبانیت
to keep an oath inviolate U معتبر نگه داشتن سوگند
coronation oath U سوگند هنگام تاج گذاری
attest U سوگند دادن تصدیق کردن
attested U سوگند دادن تصدیق کردن
attesting U سوگند دادن تصدیق کردن
conjuring U سوگند دادن جادو کردن
attests U سوگند دادن تصدیق کردن
conjures U سوگند دادن جادو کردن
in my f. U به ایین سوگند خدامی داند
conjured U سوگند دادن جادو کردن
conjure U سوگند دادن جادو کردن
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
compurgator U یادکننده سوگند برای تبرئه دیگری
to swear tre sonagainstany one U سوگند برای خیانت بکسی خوردن
false accusation U دروغ
falsehoods U دروغ
falsity U دروغ
false U دروغ
equivocation U دروغ
falsehood U دروغ
calumny U دروغ
lies U دروغ
fibbed U دروغ
fibbing U دروغ
fibs U دروغ
lied U دروغ
lie U دروغ
fib U دروغ
perjurious U دروغ
fables U دروغ
fable U دروغ
untrue U دروغ
calumnies U دروغ
fibster U دروغ گو
eaten U خورده
it was eaten U خورده شد
little U خورده
irriguous U اب خورده
he swore off drinking U سوگند خوردکه از نوشابه خوری دست بکشد
i swore him to secrecy U او را سوگند دادم که راز راپوشیده نگاه دارد
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
to spin yarns U دروغ ساختن
to invent stories U دروغ ساختن
fairy tale U دروغ شاخدار
thumper U دروغ شاخدار
weasel U دروغ گفتن
fairy tale U دروغ شگفتانگیز
Recent search history Forum search
2New Format
1set the record straight
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
2single gas
1Secure data aggregation in wireless sensor networks
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com